به معشوق
تو ماهی و من ماهی این برکهی کاشی
اندوه بزرگی است زمانی که نباشی
...
میگویند در شب ماهیها به دور عکس نور ماه در آب طواف میکنند.
و اگر معشوق نباشد پس به دور که بگردند؟
به معشوق
تو ماهی و من ماهی این برکهی کاشی
اندوه بزرگی است زمانی که نباشی
...
میگویند در شب ماهیها به دور عکس نور ماه در آب طواف میکنند.
و اگر معشوق نباشد پس به دور که بگردند؟
درون آتش از آنم، که آتشین گل من / مرا چو پاره دل، در میان باید و نیست
به سردمهری باد خزان نباید و هست / به فیضبخشی ابر بهار باید و نیست
رهی معیری
چه توصیف زیبایی ... مانا باشین ...