مهرشاد جعفری فراهانی

معرفی کتاب تاثیر علم در اندیشه نوشته ریچارد فاینمن

 

 

Richard feynman, the best teacher I never had.

- Bill Gates

برش هایی از کتاب:

   پدرم به من آموخت علم چیست. میگویند وقتی مادرم مرا آبستن بود- من حضور نداشتم تا مستقیما از ماجرا با خبر باشم- پدرم گفته بود که « اگر نوزاد پسر باشد، میدانم که دانشمند خواهد شد.» خود او دانشمند نبود، کاسب بود. مدیر فروش شرکتی بود که یونیفرم تولید میکرد اما راجع به علم مطالعه میکرد و آن را دوست داشت.

از سیاست و دین چه میدانم؟ برخی از دوستانم در بخش فیزیک پوزخندزنان خواهند گفت:«تماشایی است. ببینیم درباره این دو مبحث چه میگوید. نمیدانستیم که به این دو مبحث هم دلبستگی دارد.» البته البته آنان آگاه اند که دلبسته این دو مبحث بوده و هستم اما باور نمیکردند روزی جرئت اظهارنظر در این باره را پیدا کنم.

تحقیق علمی را به قصد به کار گرفتن نتیجه آن انجام نمی‌دهند. تحقیق علمی را به قصد درک و کسب لذت فهمیدن و دانستن دنبال می‌کنند.

برای نائل شدن به پیشرفت، اقرار به جهل و نادانی نهایت ضرورت را دارد.

جالب‌ترین نکته‌ها آن‌هایند که با دانسته‌های ما جور درنمی‌آیند. آن رخدادی که کاملاً برخلاف انتظار است.

اگر کسی بگوید که علم، این و آن را می آموزد در کاربرد کلمات خطا رفته است. علم چیزی به کسی نمی آموزد. تجربه و آزمایش است که آموزنده است. اگر کسی به شما گفت علم این و آن را ثابت کرده است، باید بپرسید چگونه؟ چگونه دانشنمند به این نکته پی برد؟ کجا؟ کی؟ علم چیزی را ثابت نمیکند، اما تجربه یا آزمایش این اثر یا آن اثر را نشان میدهد. شما به اندازه هر کسی حق دارید هر گاه راجع به آزمایشی مطلبی شنیدید درباره نتایج به دست آمده از آن به قضاوت و داوری بنشینید. کوشش میکنم برای آموزگاران علوم کلاس اول الهام بخش باشم و به آنان القا کنم که امید، و اطمینان به عقل سلیم و هوش طبیعی خود داشته باشند. متوجه باشید که بعید نیست کارشناسان و متخصصین که راهنمای شمایند، اشتباه کنند.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

 

Richard feynman, the best teacher I never had.

- Bill Gates

برش هایی از کتاب:

   پدرم به من آموخت علم چیست. میگویند وقتی مادرم مرا آبستن بود- من حضور نداشتم تا مستقیما از ماجرا با خبر باشم- پدرم گفته بود که « اگر نوزاد پسر باشد، میدانم که دانشمند خواهد شد.» خود او دانشمند نبود، کاسب بود. مدیر فروش شرکتی بود که یونیفرم تولید میکرد اما راجع به علم مطالعه میکرد و آن را دوست داشت.

از سیاست و دین چه میدانم؟ برخی از دوستانم در بخش فیزیک پوزخندزنان خواهند گفت:«تماشایی است. ببینیم درباره این دو مبحث چه میگوید. نمیدانستیم که به این دو مبحث هم دلبستگی دارد.» البته البته آنان آگاه اند که دلبسته این دو مبحث بوده و هستم اما باور نمیکردند روزی جرئت اظهارنظر در این باره را پیدا کنم.

تحقیق علمی را به قصد به کار گرفتن نتیجه آن انجام نمی‌دهند. تحقیق علمی را به قصد درک و کسب لذت فهمیدن و دانستن دنبال می‌کنند.

برای نائل شدن به پیشرفت، اقرار به جهل و نادانی نهایت ضرورت را دارد.

جالب‌ترین نکته‌ها آن‌هایند که با دانسته‌های ما جور درنمی‌آیند. آن رخدادی که کاملاً برخلاف انتظار است.

اگر کسی بگوید که علم، این و آن را می آموزد در کاربرد کلمات خطا رفته است. علم چیزی به کسی نمی آموزد. تجربه و آزمایش است که آموزنده است. اگر کسی به شما گفت علم این و آن را ثابت کرده است، باید بپرسید چگونه؟ چگونه دانشنمند به این نکته پی برد؟ کجا؟ کی؟ علم چیزی را ثابت نمیکند، اما تجربه یا آزمایش این اثر یا آن اثر را نشان میدهد. شما به اندازه هر کسی حق دارید هر گاه راجع به آزمایشی مطلبی شنیدید درباره نتایج به دست آمده از آن به قضاوت و داوری بنشینید. کوشش میکنم برای آموزگاران علوم کلاس اول الهام بخش باشم و به آنان القا کنم که امید، و اطمینان به عقل سلیم و هوش طبیعی خود داشته باشند. متوجه باشید که بعید نیست کارشناسان و متخصصین که راهنمای شمایند، اشتباه کنند.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.

    پدرم به من آموخت علم چیست. میگویند وقتی مادرم مرا آبستن بود- من حضور نداشتم تا مستقیما از ماجرا با خبر باشم- پدرم گفته بود که « اگر نوزاد پسر باشد، میدانم که دانشمند خواهد شد.» خود او دانشمند نبود، کاسب بود. مدیر فروش شرکتی بود که یونیفرم تولید میکرد اما راجع به علم مطالعه میکرد و آن را دوست داشت.

    از گردش در جنگل با پدرم بسیار چیز ها آموختم، مثلا در مورد پرندگان. او به جای اینکه بخواهد اسم آنها را به من یاد بدهد میگفت:«نگاه کن ببین پرنده همیشه به پر های خود نوک میزند. خیلی هم این کار را تکرار میکند. خیال میکنی چرا این اندازه به پر های خود نوک میزند؟» حدس زدم لابد پرهایش ژولیده میشود و میخواهد آن ها را صاف کند.

  - خوب، پرهای پرنده کی و چرا ژولیده میشود؟

  - وقتی که پرواز میکند. در راه رفتن نه، اما وقتی که پر میزند لابد پرهایش ژولیده میشود.

  - اگر حرفت درست باشد، باید وقتی که پرنده فرود می آید و مینشیند پرهایش ژولیده شده باشد و آن وقت نوک بزند و آنها را صاف کند. بعد که راه میرود دیگر نباید به پرهایش نوک بزند. خوب، نگاه کنیم ببینیم پرنده دقیقا همین کار را میکند؟

    آنگاه مراقب شدیم و نگاه کردیم. دیدم تا آنجایی که من متوجه هستم، پرنده همان اندازه بعد از راه رفتن روی زمین به پرهایش نوک میزند که هنگام فرود آمدن و نشستن بر زمین یا روی درخت. معلوم شد حدس من درست نبوده و نتوانسته ام علت واقعی را حدس بزنم. پدرم علت را برایم روشن کرد و گفت:«پرنده ها شپش دارند. پرها پوسته هایی دارند که خوردنی هستند و شپش آنها را میخورد. وسط مفصل های پاش شپش یک نوع موم هست که کنه های ذره بینی از آن تغذیه میکنند. غذا برای این کنه ها چنان فراوان است که آنها فرصت هضم درست آن را پیدا نمیکنند. در نتیجه، فضولاتشان مایعی است بسیار بسیار شیرین، و در این ماده شیرین موجود ذره بینی دیگری زندگی میکند و همینطور ادامه دارد.» ابتدا مرا با انگل ها آشنا کرد و سپس با انگلِ انگل ها! این شیوه صحیح آموزش است. حال فرض کنید چه میشد اگر یک دفترچه به من میداد و میگفت مشاهدات خود را یادداشت کن. احتمالا تنها نتیجه ای که میگرفتم این بود که مشاهده کاری بیهوده است.

 

 به نظر شما چرا مترجم این کتاب را ترجمه کرده است؟ زندگی مترجم و علاقه اش چه ارتباطی با این کتاب داشته که تصمیم گرفته است آن را ترجمه کند؟

  مترجم این کتاب زنده یاد جناب آقای همایون صنعتی زاده هستند. انسانی بسیار شریف که در آینده درباره ایشان نیز خواهم نوشت. در ویکی پدیای ایشان آمده است:

  بعدها دیپلم خود را از اصفهان گرفت؛ ولی هرگز به دانشگاه نرفت و به‌رغم میل پدر و خانواده به جای دانشگاه راه بازار و تجارتخانه را برگزید.

  در واقع کتاب یکی از دانشمندان بزرگ جهان را کسی ترجمه کرده که خودش به دانشگاه نرفته است.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">